دهه هفتادیااااا

تو ف?سبوک میگی پایتخت رومانی کجاست؟ یارو ?یک میکنه ! مثل این میمونه که به یکی بگی ساعت چنده؟ یارو ماچت کنه !

بدرقه شوهر در فرهنگ ملل
آمریکایی: عزیزم امیدوارم روز موفقى داشته باشى.
انگلیسى: عزیزم براى نوشیدن چایی عصر بیصبرانه منتظرتم.
فرانسوى: عزیزم تمام روز بفکرتم تا برگردى.
إیرانی: دارى میرى این اشغالها رو بزار دم در
آشغالا یادت نره
آشغالا

همک?س?م از دانشگاه با مادربزرگش تو وایبرچت م?کنه.
اونوقت مادربزرگ من تلفن خونه که زنگ م?خورد، م?رفت 
در خونه رو باز م?کرد م?گفت ک?ه؟؟ 

درد دل یه مرد متاهل :
آقا ما یه بار مغز پروانه خوردیم رفتیم زن گرفتیم،
ینی شیرین ترین و فرحبخشترین لحظات عمرمونو در زندگی زناشویی تجربه کردیم...
میرفتیم سر کار ، زنمون میگفت :
چرا انقد میری سر کار؟
چرا به من نمیرسی؟
میموندیم تو خونه میگفت:
چرا نمیری سر کار؟
پس کی میخواد پول بیاره تو این خونه؟
میشستیم رو مبل میگفت:
من باید از صبح تا شب تو این خونه جون بکنم جنابعالی رو مبل لم بدی؟
پا میشدیم کمکش کنیم میگفت:
اومدی خرابکاری کنی؟
قیافه مون ژولیده پولیده بود میگفت؛
تو اصلاٌ بخاطر من به خودت نمیرسی!
به خودمون میرسیدیم میگفت داری خودتو برا کی خوشگل میکنی؟
از دستپختش تعریف نمیکردیم میگفت:
تو اصلاٌ قدرشناس زحمتای من نیستی!
تعریف میکردیم ، میگفت:
ها؟ چه گندی زدی که حالا با ای حرفا میخوای وجدانتو راحت کنی؟...
ها ها ها ها ها...
آقامون خدابیامرز راست میگفت:
"اگه یه روز بهت گفتن بین زن گرفتن و سرطان گرفتن یکی رو انتخاب کن ، 
اصلاٌ از اسمش نترس...
با شیمی درمانی درست میشه!!!!!

من که بدترین فحش بابام (دیوانه) ورکیک ترین حرف مامانم (بی شخصیت)بود شدم این....خدایا ب حق این ماه عزیز بچمو ب تو سپردم..

از یه پرسپولیسی میپرسن رفت و برگشت باختن به استقلال بدتر بود

یا نداشتن قهرمانی تو آسیا ؟

میگه : تا حالا از مس سرچشمه ثانیه 7 گل نخوردی !

.

.

.

.

.

.

1?گزینه 2

2? گزینه 3

3?گزینه 4

4 برد استقلال !

 .

.

.

.

.

.هواداران به پا خیزید از امروز /  حمایت ها کنید از تیم پیروز

طرفداران آبی کوه وارند / همیشه رنگ دریا دوست دارند

طرفداران قرمز در زوال اند / که میدانی زقومی بیخیال اند

طرفداران قرمز یک حسودند / نمیدانی مگر بی کاره بودند

بیا ما هم به قرمز ها بخندیم / و در ها را به رویشان ببندیم !

.

.

.

.

.

.

.

کاشکی “ته جدول” هم مثل “ته دیگ” باحال و خوشمزه بود!

اندر اعترافات یک پرسپولیسی.هرررررررررررررررررررررررررررررررر

یه روزیم میاد که انیشتین رو از تو گور بلند میکنن میگن بگو عضو قلمچی بودم !!!

?ک? از پراسترس تر?ن لحظات دوران ابتدا?? وقت? بود که

د?کته تموم م?شد

مبصر دفترا رو جم م?کرد م?ذاشت رو م?ز معلم.

ه? حواسمون به دفترمون بود بب?ن?م ک? نوبت صح?ح کردن د?کته ما م?شه

نوبتمون که م?شد همش چشمون به خودکار معلم بود بب?ن?م غلط دار?م ?ا نه

قلبمونم تند تند م?زد ......

زود گذشت ....

خیلی زود

,د?شب ?ک? بهم گفت شبت ش?ک

منم بهش گفتم شب تو هم اُرب?ت

.

.

.

.

.

.

.

.

.

نم?دونم چرا ب?کم کرد

شا?د آدامس خرس? تریدنت دوست داشته

خیلی نامرده ...